معنی فارسی ballyhoo
B1 /bæliˈhuː/تبلیغات یا سروصدای زیاد درباره یک موضوع خاص، به ویژه در مورد رویدادها یا خدمات.
Extravagant publicity or fuss surrounding an event.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
Sensational or clamorous advertising or publicity.
معنی(noun):
Noisy shouting or uproar.
verb
معنی(verb):
To sensationalise or make grand claims.
example
معنی(example):
در مورد کنسرت در شهر تبلیغات فراوانی بود.
مثال:
There was a lot of ballyhoo about the concert in town.
معنی(example):
به تمام تبلیغات در اخبار اعتماد نکنید.
مثال:
Don't believe all the ballyhoo in the news.
معنی فارسی کلمه ballyhoo
:
تبلیغات یا سروصدای زیاد درباره یک موضوع خاص، به ویژه در مورد رویدادها یا خدمات.
