معنی فارسی balow
B1بالو، صدای ملایم و آرامی که برای تسکین یا آرامش در نظر گرفته میشود.
Balow refers to a soft or calming sound, often used to soothe someone or something.
- VERB
example
معنی(example):
نوزاد شروع به بالو کردن آهسته در خوابش کرد.
مثال:
The baby began to balow softly in her sleep.
معنی(example):
او یک بالو ملایم ارائه داد تا کودک گریهکنان را آرام کند.
مثال:
He offered a gentle balow to soothe the crying child.
معنی فارسی کلمه balow
:
بالو، صدای ملایم و آرامی که برای تسکین یا آرامش در نظر گرفته میشود.