معنی فارسی balsamaceous

B2

بالساماسه، متعلق به یا خاص صمغ یا روغن‌های معطر و خوشبو.

Of or relating to balsam; having the qualities of balsam, especially in fragrance.

example
معنی(example):

روغن بالساماسه بوی شیرین و قوی دارد.

مثال:

The balsamaceous oil has a strong, sweet smell.

معنی(example):

بسیاری از گیاهان دارای برگ‌های بالساماسه هستند.

مثال:

Many plants have balsamaceous leaves.

معنی فارسی کلمه balsamaceous

: معنی balsamaceous به فارسی

بالساماسه، متعلق به یا خاص صمغ یا روغن‌های معطر و خوشبو.