معنی فارسی balsameaceous
B1بالساماسه، متعلق به یا خاص گیاهان پرخاصیت و معطر که دارای خواص دارویی هستند.
Relating to plants that produce balsam or have aromatic qualities.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
گیاهان بالساماسه به خاطر روغنهای معطرشان شناخته شدهاند.
مثال:
The balsameaceous plants are known for their fragrant oils.
معنی(example):
او چندین گیاه بالساماسه برای باغش جمعآوری کرد.
مثال:
She collected several balsameaceous herbs for her garden.
معنی فارسی کلمه balsameaceous
:
بالساماسه، متعلق به یا خاص گیاهان پرخاصیت و معطر که دارای خواص دارویی هستند.