معنی فارسی balsamum

B1

بالمسوم، یک ماده طبیعی است که از روغن‌های گیاهی استخراج می‌شود و دارای خواص آرام‌بخش و تسکین‌دهنده است.

A natural resin used for its therapeutic properties, often derived from aromatic plants.

example
معنی(example):

بالمسوم به خاطر خاصیت تسکین‌دهنده‌اش استفاده می‌شود.

مثال:

Balsamum is used for its soothing properties.

معنی(example):

پماد حاوی بالمسموم برای بهبود بهتر است.

مثال:

The ointment contains balsamum for better healing.

معنی فارسی کلمه balsamum

: معنی balsamum به فارسی

بالمسوم، یک ماده طبیعی است که از روغن‌های گیاهی استخراج می‌شود و دارای خواص آرام‌بخش و تسکین‌دهنده است.