معنی فارسی balun

B1

بالن، دستگاهی که برای تبدیل سیگنال‌های متعادل و نامتعادل در انتقال داده‌ها استفاده می‌شود.

A device used to convert between balanced and unbalanced signals in data transmission.

noun
معنی(noun):

An electronic device for connecting a balanced transmission line to an unbalanced one.

example
معنی(example):

یک بالن برای اتصال انواع مختلف آنتن‌ها استفاده می‌شود.

مثال:

A balun is used to connect different types of antennas.

معنی(example):

شما به یک بالن نیاز دارید تا اطمینان حاصل کنید که سیگنال به درستی منتقل می‌شود.

مثال:

You will need a balun to ensure proper signal transmission.

معنی فارسی کلمه balun

: معنی balun به فارسی

بالن، دستگاهی که برای تبدیل سیگنال‌های متعادل و نامتعادل در انتقال داده‌ها استفاده می‌شود.