معنی فارسی bammed
B1بامد، به این معنی است که کسی به نوعی تحت فشار یا تنبیه قرار میگیرد.
To be put under pressure or reprimanded.
- VERB
example
معنی(example):
او به خاطر عدم رعایت قوانین بامد شد.
مثال:
He got bammed for not following the rules.
معنی(example):
او بعد از جلسه احساس کرد که بامد شده است.
مثال:
She felt like she was bammed after the meeting.
معنی فارسی کلمه bammed
:
بامد، به این معنی است که کسی به نوعی تحت فشار یا تنبیه قرار میگیرد.