معنی فارسی bammy
B1 /ˈbami/یک نوع نان جامائیکایی که معمولاً از آرد مانیوک تهیه میشود.
A type of flatbread made from cassava, popular in Jamaican cuisine.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Crazy.
example
معنی(example):
او یک بم میپزد که با ماهی خوب میشود.
مثال:
She cooked a tasty bammy to go with the fish.
معنی(example):
بم معمولاً در گردهماییهای جامائیکایی سرو میشود.
مثال:
Bammy is often served at Jamaican gatherings.
معنی فارسی کلمه bammy
:
یک نوع نان جامائیکایی که معمولاً از آرد مانیوک تهیه میشود.