معنی فارسی bananaland
B1منطقهای خیالی که به سرزمین موز اشاره دارد.
A fictional land or a whimsical term used to describe an ideal tropical environment.
- OTHER
example
معنی(example):
او شوخی کرد که برای تعطیلات به سرزمین موز برود.
مثال:
He joked about moving to bananaland for a fun vacation.
معنی(example):
سرزمین موز یک روش خیالپردازانه برای توصیف بهشت گرمسیری است.
مثال:
Bananaland is a whimsical way to describe a tropical paradise.
معنی فارسی کلمه bananaland
:
منطقهای خیالی که به سرزمین موز اشاره دارد.