معنی فارسی band councils
B2شورای باند، گروهی از اعضای یک باند که برای تصمیم‌گیری در مورد مسائل مرتبط با جامعه خود تشکیل می‌شوند.
A governing body representing a band of Indigenous people, involved in managing community affairs.
- NOUN
example
معنی(example):
شورای باند هر ماه برای بحث درباره مسائل جامعه ملاقات می‌کند.
مثال:
The band council meets every month to discuss community issues.
معنی(example):
شوراهای باند نقش مهمی در حکومت بومیان دارند.
مثال:
Band councils play an important role in Indigenous governance.
معنی فارسی کلمه band councils
:
شورای باند، گروهی از اعضای یک باند که برای تصمیم‌گیری در مورد مسائل مرتبط با جامعه خود تشکیل می‌شوند.
