معنی فارسی bandaite

B1

باند، نوار چسبدار که برای حفاظت از زخم‌ها یا خراش‌ها استفاده می‌شود.

A strip of adhesive material used to protect wounds or abrasions.

example
معنی(example):

باند به کار برده شد تا خراش کودک را بپوشاند.

مثال:

The bandaite was used to cover the child's scrape.

معنی(example):

او بعد از افتادن از دوچرخه یک باند گذاشت.

مثال:

He applied a bandaite after falling off his bike.

معنی فارسی کلمه bandaite

: معنی bandaite به فارسی

باند، نوار چسبدار که برای حفاظت از زخم‌ها یا خراش‌ها استفاده می‌شود.