معنی فارسی bandar
B2بندر گونهای میمون است که در هند و دیگر مناطق یافت میشود.
A term referring to certain species of monkeys, often found in Asia.
- NOUN
example
معنی(example):
بندر به خاطر مهارتهایش در بالا رفتن شناخته شده است.
مثال:
The bandar is known for its climbing skills.
معنی(example):
یک bandar را میتوان در حال نوسان از شاخههای درخت دید.
مثال:
A bandar can be seen swinging from tree branches.
معنی فارسی کلمه bandar
:
بندر گونهای میمون است که در هند و دیگر مناطق یافت میشود.