معنی فارسی bande

B1

بسته، جمعی از اشیاء مثل گل یا دیگر مواد که به طور مرتب کنار هم قرار گرفته‌اند.

A collection or grouping of items, typically arranged or presented together.

example
معنی(example):

بسته‌ای از گل‌ها زیبا و سرزنده بود.

مثال:

The bande of flowers was beautiful and vibrant.

معنی(example):

او بسته‌ای که برای عروسی تزئین شده بود را دوست داشت.

مثال:

She loved the bande arranged for the wedding.

معنی فارسی کلمه bande

: معنی bande به فارسی

بسته، جمعی از اشیاء مثل گل یا دیگر مواد که به طور مرتب کنار هم قرار گرفته‌اند.