معنی فارسی banderoling

B1

بندرول کردن به فرآیند جمع‌آوری و سازماندهی اقلامی مانند تمبرها یا سکه‌ها اشاره دارد.

The process of organizing and storing collectible items such as stamps in a protective way.

example
معنی(example):

کلکسیونر از بندرول کردن تمبرهایش برای سازماندهی بهتر لذت می‌برد.

مثال:

The collector enjoys banderoling his stamps for better organization.

معنی(example):

بندرول کردن برای حفظ ارزش مجموعه‌های نادر ضروری است.

مثال:

Banderoling is essential for preserving the value of rare collectibles.

معنی فارسی کلمه banderoling

: معنی banderoling به فارسی

بندرول کردن به فرآیند جمع‌آوری و سازماندهی اقلامی مانند تمبرها یا سکه‌ها اشاره دارد.