معنی فارسی bandhook

B1

بندهوک، وسیله‌ای برای نگه‌داشتن یا وصل کردن اجزا به هم که معمولاً در کارهای صنعتی استفاده می‌شود.

A device used to secure or connect components, commonly applied in various industrial tasks.

example
معنی(example):

ما به یک بندهوک نیاز داریم تا این قسمت از پروژه را ایمن کنیم.

مثال:

We need a bandhook to secure this part of the project.

معنی(example):

بندهوک همه چیز را در طول طوفان کنار هم نگه داشت.

مثال:

The bandhook held everything together during the storm.

معنی فارسی کلمه bandhook

: معنی bandhook به فارسی

بندهوک، وسیله‌ای برای نگه‌داشتن یا وصل کردن اجزا به هم که معمولاً در کارهای صنعتی استفاده می‌شود.