معنی فارسی bandobast

B1

تدابیر و تنظیمات لازم برای برگزاری یک برنامه یا رویداد.

The necessary arrangements and organization for an event.

noun
معنی(noun):

A system or discipline; organisation, arrangement, preparation.

example
معنی(example):

ما به یک بندوبست خوب نیاز داریم تا رویداد به‌خوبی برگزار شود.

مثال:

We need a good bandobast for the event to run smoothly.

معنی(example):

بندوبست برای اطمینان از راحتی همه در طول سفر انجام شد.

مثال:

The bandobast was made to ensure everyone's comfort during the trip.

معنی فارسی کلمه bandobast

: معنی bandobast به فارسی

تدابیر و تنظیمات لازم برای برگزاری یک برنامه یا رویداد.