معنی فارسی bangalay
B1بانگالی، نام منطقهای که به خاطر مناظر زیبا و طبیعت سرسبز قابل توجه است.
A region recognized for its stunning natural landscapes and scenic beauty.
- NOUN
example
معنی(example):
بانگالی منطقهای است که به خاطر زیباییهای طبیعیاش معروف است.
مثال:
Bangalay is a region known for its natural beauty.
معنی(example):
بازدیدکنندگان برای تماشای مناظر دیدنی به بانگالی میروند.
مثال:
Visitors flock to bangalay for its scenic views.
معنی فارسی کلمه bangalay
:
بانگالی، نام منطقهای که به خاطر مناظر زیبا و طبیعت سرسبز قابل توجه است.