معنی فارسی bangtailed

B1

دم‌بانگدار، به حیواناتی اطلاق می‌شود که دم آنها ناحیه‌ای خاص و بارز دارند.

Bangtailed describes animals that have distinctive, prominent tails.

example
معنی(example):

سنجاب دم‌بانگدار در پارک‌ها یک منظره رایج است.

مثال:

The bangtailed squirrel is a common sight in parks.

معنی(example):

ما یک蜥蜴 دم‌بانگدار را در حال آفتاب‌گیری بر روی سنگ دیدیم.

مثال:

We saw a bangtailed lizard sunbathing on the rock.

معنی فارسی کلمه bangtailed

: معنی bangtailed به فارسی

دم‌بانگدار، به حیواناتی اطلاق می‌شود که دم آنها ناحیه‌ای خاص و بارز دارند.