معنی فارسی bank bills
B1قبضهایی که بابت خدمات مالی و وامها از مشتریان دریافت میشود.
Invoices issued by a bank for services rendered or loan repayments.
- NOUN
example
معنی(example):
او قبضهای بانکیاش را به موقع پرداخت کرد تا از جریمه جلوگیری کند.
مثال:
He paid his bank bills on time to avoid penalties.
معنی(example):
قبضهای بانکی شامل هزینههای خدمات و پرداختهای وام است.
مثال:
Bank bills include service fees and loan payments.
معنی فارسی کلمه bank bills
:
قبضهایی که بابت خدمات مالی و وامها از مشتریان دریافت میشود.