معنی فارسی bankeress
B1بانکرا، زن مشغول به کار در عرصه بانکداری و مالی.
A female banker who works in the banking sector.
- NOUN
example
معنی(example):
بانکرا تصمیم حیاتی برای سرمایهگذاری گرفت.
مثال:
The bankeress made a crucial decision for the investment.
معنی(example):
به عنوان یک بانکرا، او با چالشهای زیادی در حرفهاش روبرو شد.
مثال:
As a bankeress, she faced many challenges in her career.
معنی فارسی کلمه bankeress
:
بانکرا، زن مشغول به کار در عرصه بانکداری و مالی.