معنی فارسی bankrate

B1

نرخی که بانک‌ها برای وام‌ها و سپرده‌ها تعیین می‌کنند.

The interest rate set by a bank for specific loan products.

example
معنی(example):

شما می‌توانید نرخ بانکی را در وب‌سایت‌های مالی پیدا کنید.

مثال:

You can find the bankrate on financial websites.

معنی(example):

نرخ بانکی بر میزان سودی که شما برای وام‌ها پرداخت می‌کنید تأثیر دارد.

مثال:

The bankrate affects how much interest you pay on loans.

معنی فارسی کلمه bankrate

: معنی bankrate به فارسی

نرخی که بانک‌ها برای وام‌ها و سپرده‌ها تعیین می‌کنند.