معنی فارسی bankrolling
B1تأمین مالی، فراهم کردن منابع مالی برای فعالیت‌ها یا پروژه‌ها.
The act of providing financial support for activities or projects.
- verb
verb
معنی(verb):
To fund a project; to underwrite something.
مثال:
Professor Stebbins didn't need to apply for government grants because his lab was bankrolled by a large pharmaceutical corporation.
example
معنی(example):
او هزینه‌های رویداد خیریه امسال را تأمین می‌کند.
مثال:
She is bankrolling the charity event this year.
معنی(example):
تأمین مالی چنین ابتکاراتی می‌تواند تأثیر قابل توجهی داشته باشد.
مثال:
Bankrolling such initiatives can make a significant impact.
معنی فارسی کلمه bankrolling
:
تأمین مالی، فراهم کردن منابع مالی برای فعالیت‌ها یا پروژه‌ها.
