معنی فارسی bantling

B1

اصطلاحی قدیمی برای اشاره به یک کودک کوچک یا نوزاد.

An old term for a young child or infant.

noun
معنی(noun):

An infant or young child.

example
معنی(example):

بنتلینگ به یک کودک کوچک، به ویژه یک نوزاد کوچک اشاره دارد.

مثال:

A bantling is a young child, especially a small baby.

معنی(example):

مادر به آرامی بچه‌ی کوچک خود را در آغوش گرفته و به خواب برد.

مثال:

The mother gently rocked her bantling to sleep.

معنی فارسی کلمه bantling

: معنی bantling به فارسی

اصطلاحی قدیمی برای اشاره به یک کودک کوچک یا نوزاد.