معنی فارسی baptizement
B1بپتیزم، عملی مذهبی که در آن فردی با آب یا هر مادهای دیگر تعمید داده میشود.
The act of baptizing; a religious ritual involving water to signify purification or admission to a religious community.
- NOUN
example
معنی(example):
مراسم تعمید در کلیسا برگزار شد.
مثال:
The baptizement ceremony was held at the church.
معنی(example):
او پس از تعمید حس آرامش کرد.
مثال:
He felt a sense of peace after his baptizement.
معنی فارسی کلمه baptizement
:
بپتیزم، عملی مذهبی که در آن فردی با آب یا هر مادهای دیگر تعمید داده میشود.
