معنی فارسی baragnosis
B1باراگنوزیس، حالتی است که در آن گویی نمیتوانید درک صحیحی از صداها داشته باشید.
A medical condition characterized by the inability to perceive sound correctly.
- NOUN
example
معنی(example):
پزشک بر اساس علائم بیمار باراگنوزیس انجام داد.
مثال:
The doctor made a baragnosis based on the patient's symptoms.
معنی(example):
باراگنوزیس گاهی اوقات میتواند یک حالت چالشبرانگیز برای تشخیص باشد.
مثال:
Baragnosis can sometimes be a challenging condition to diagnose.
معنی فارسی کلمه baragnosis
:
باراگنوزیس، حالتی است که در آن گویی نمیتوانید درک صحیحی از صداها داشته باشید.