معنی فارسی barberry
B1 /ˈbɑɹbɛɹi/زرشک، نوعی گیاه خاردار که میوههای کوچکی به رنگ قرمز تولید میکند و در برخی مناطق به عنوان زینتی کاشته میشود.
A spiny shrub that produces bright red berries and is often found in gardens.
- noun
noun
معنی(noun):
Any of the thorny shrubs of genus Berberis, which bear yellow flowers and red or blue-black berries.
example
معنی(example):
بوتههای زرشک اغلب برای تزئین در باغها استفاده میشوند.
مثال:
Barberry bushes are often used in gardens for decoration.
معنی(example):
گیاه زرشک دانههای قرمز روشنی دارد.
مثال:
The barberry plant has bright red berries.
معنی فارسی کلمه barberry
:
زرشک، نوعی گیاه خاردار که میوههای کوچکی به رنگ قرمز تولید میکند و در برخی مناطق به عنوان زینتی کاشته میشود.