معنی فارسی bardash
B1بارداش، غذایی متشکل از سبزیجات و ادویهجات که معمولاً با برنج سرو میشود.
A dish typically made with spices and vegetables, served with rice.
- NOUN
example
معنی(example):
بارداش یکی از غذاهای محبوب در غذاهای خاورمیانه است.
مثال:
The bardash is a popular dish in Middle Eastern cuisine.
معنی(example):
در جشنواره، بارداش را با انواع غذاهای جانبی سرو کردند.
مثال:
At the festival, they served bardash with various side dishes.
معنی فارسی کلمه bardash
:
بارداش، غذایی متشکل از سبزیجات و ادویهجات که معمولاً با برنج سرو میشود.