معنی فارسی bare all

B1

تمام رازها و اطلاعات را برملا کردن یا افشا کردن.

To reveal all or disclose everything, often personal or secret information.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت که همه چیز را در طول مصاحبه برملا کند.

مثال:

She decided to bare all during the interview.

معنی(example):

در کتابش، او همه چیز را درباره گذشته‌اش فاش کرد.

مثال:

In her book, she bared all about her past.

معنی فارسی کلمه bare all

: معنی bare all به فارسی

تمام رازها و اطلاعات را برملا کردن یا افشا کردن.