معنی فارسی bareness

B1

برهنگی به معنای نداشتن پوشش یا تزیین است.

The state of being bare or uncovered.

example
معنی(example):

برهنگی چشم‌انداز او را شگفت‌زده کرد.

مثال:

The bareness of the landscape surprised her.

معنی(example):

برهنگی اتاق او احساس سردی می‌کرد.

مثال:

The bareness of his room felt too cold.

معنی فارسی کلمه bareness

: معنی bareness به فارسی

برهنگی به معنای نداشتن پوشش یا تزیین است.