معنی فارسی barkiest

B1

بیش از حد پارسیدن، صفتی برای توصیف د犬ی که به شدت پارس می‌کند.

The most vocal or noisy, particularly in reference to dogs.

example
معنی(example):

بزرگ‌ترین پارس، همیشه به نظر می‌رسد که بلندترین است.

مثال:

The barkiest dog always seems to be the loudest.

معنی(example):

در بین تمامی نژادها، تربر من پارس‌ترین است.

مثال:

Among all the breeds, my terrier is the barkiest.

معنی فارسی کلمه barkiest

: معنی barkiest به فارسی

بیش از حد پارسیدن، صفتی برای توصیف د犬ی که به شدت پارس می‌کند.