معنی فارسی baronship
B1بارونشیپ، عنوان یا مقام بارون که به شخصی در سیستم اشرافیت داده میشود.
The rank, dignity, or jurisdiction of a baron.
- NOUN
example
معنی(example):
در دوران قرون وسطی، بارونشیپ بسیاری از امتیازات را اعطا میکرد.
مثال:
In medieval times, the baronship granted many privileges.
معنی(example):
او به بارونشیپی که پدرش روزگاری آن را در اختیار داشت، آرزو داشت.
مثال:
He aspired to the baronship that his father once held.
معنی فارسی کلمه baronship
:
بارونشیپ، عنوان یا مقام بارون که به شخصی در سیستم اشرافیت داده میشود.