معنی فارسی barwise
B1باروای، به معنای فکری یا منطقی در تصمیمگیری.
Relating to wise or prudent considerations in decision-making.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او یک تصمیم باروای درباره شغل خود گرفت.
مثال:
He made a barwise decision about his career.
معنی(example):
تصمیمات باروای هم رضایت شخصی و هم سود مالی را در نظر میگیرند.
مثال:
Barwise decisions consider both personal satisfaction and financial gain.
معنی فارسی کلمه barwise
:
باروای، به معنای فکری یا منطقی در تصمیمگیری.