معنی فارسی basal body temperature
B2دمای بدن در حالت استراحت، معمولاً در صبح قبل از برخاستن از خواب اندازهگیری میشود.
The temperature of the body at rest, typically measured in the morning before rising.
- NOUN
example
معنی(example):
دمای بدن پایه به ردیابی چرخه تخمکگذاری زنان کمک میکند.
مثال:
Basal body temperature helps track a woman's ovulation cycle.
معنی(example):
پزشکان اغلب دمای بدن پایه را برای ارزیابیهای سلامتی بررسی میکنند.
مثال:
Doctors often check basal body temperature for health assessments.
معنی فارسی کلمه basal body temperature
:
دمای بدن در حالت استراحت، معمولاً در صبح قبل از برخاستن از خواب اندازهگیری میشود.