معنی فارسی basally
B1باسال، به معنای عمل یا بودن در سطح پایه یا لایه زیرین است.
Basally refers to functioning or being at the base or bottom layer.
- ADVERB
example
معنی(example):
سلولها به صورت پایهای در ساختار لایهای عمل میکنند.
مثال:
The cells function basally in the layered structure.
معنی(example):
در گیاهان، رشد به صورت پایهای از سیستم ریشه انجام میشود.
مثال:
In plants, growth occurs basally from the root system.
معنی فارسی کلمه basally
:
باسال، به معنای عمل یا بودن در سطح پایه یا لایه زیرین است.