معنی فارسی basaltiform

B1

به صورت شکل یا ساختار مشابه با سنگ بازالت.

Having a form or structure similar to basalt.

example
معنی(example):

ساختار صخره به شکل بازالتی بود.

مثال:

The structure of the cliff was basaltiform.

معنی(example):

بسیاری از سنگ‌ها تحت شرایط خاص می‌توانند به شکل بازالتی به نظر برسند.

مثال:

Many rocks can appear basaltiform under certain conditions.

معنی فارسی کلمه basaltiform

: معنی basaltiform به فارسی

به صورت شکل یا ساختار مشابه با سنگ بازالت.