معنی فارسی base-load
B1بار پایه، حداقل مقدار انرژی که به طور مداوم نیاز است و باید توسط نیروگاههایی که قادر به تولید آن هستند تأمین شود.
The minimum level of demand on an electrical grid over a span of time.
- NOUN
example
معنی(example):
یک نیروگاه بار پایه به صورت مداوم کار میکند تا یک عرضه ثابت از انرژی را فراهم کند.
مثال:
A base-load power plant runs continuously to provide a steady supply of energy.
معنی(example):
تقاضای بار پایه برای برق معمولاً در طول روز پایدار است.
مثال:
The base-load demand for electricity is usually stable throughout the day.
معنی فارسی کلمه base-load
:
بار پایه، حداقل مقدار انرژی که به طور مداوم نیاز است و باید توسط نیروگاههایی که قادر به تولید آن هستند تأمین شود.