معنی فارسی baseborn
C1بیپدر یا بیمادر، به شخصی که از خانوادهای با اشرافیت یا نسب پایین به دنیا آمده اشاره دارد.
Born of low birth; illegitimate; lacking noble or high parentage.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Bastard, illegitimate
معنی(adjective):
Of lowly birth.
example
معنی(example):
او به عنوان بیپدر یا بیمادر شناخته میشد و با تبعیض روبهرو بود.
مثال:
He was considered baseborn and faced discrimination.
معنی(example):
بسیاری از افراد بیپدر یا بیمادر برای کسب احترام تلاش میکردند.
مثال:
Many baseborn individuals struggled to gain respect.
معنی فارسی کلمه baseborn
:
بیپدر یا بیمادر، به شخصی که از خانوادهای با اشرافیت یا نسب پایین به دنیا آمده اشاره دارد.