معنی فارسی basestation
B1ایستگاه پایه به مرکز اصلی ارتباطات بیسیم گفته میشود که به دستگاهها امکان اتصال به شبکه را میدهد.
A device or facility that connects mobile devices to a network.
- NOUN
example
معنی(example):
ایستگاه پایه به نگهداری نیاز دارد تا به بهترین نحو کار کند.
مثال:
The basestation needs maintenance to function optimally.
معنی(example):
یک ایستگاه پایه میتواند به طور همزمان از چندین کاربر پشتیبانی کند.
مثال:
A single basestation can support multiple users at once.
معنی فارسی کلمه basestation
:
ایستگاه پایه به مرکز اصلی ارتباطات بیسیم گفته میشود که به دستگاهها امکان اتصال به شبکه را میدهد.