معنی فارسی bash away

B1

بشکاف یا ضربه زدن به چیزی با شدت.

To hit something repeatedly or with great force.

example
معنی(example):

شما می‌توانید به بشقاب ضربه بزنید تا بشکند.

مثال:

You can bash away at the piñata until it breaks.

معنی(example):

او به درس‌هایش به شدت کار کرد تا تمام شد.

مثال:

She kept bashing away at her homework until it was done.

معنی فارسی کلمه bash away

: معنی bash away به فارسی

بشکاف یا ضربه زدن به چیزی با شدت.