معنی فارسی basibranchiate
B2باسیبرانچیاته، به ارگانیزمهایی اطلاق میشود که ویژگیهای خاصی در ساختار آبشش دارند.
Referring to organisms that have unique characteristics in their gill structures.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این گونه بهخاطر ساختار آبششهایش بهعنوان دارای پایینی شاخهای شناخته شده است.
مثال:
The species is recognized as basibranchiate due to its gill structure.
معنی(example):
آبزیان دارای پایینی شاخهای سازگاریهای تنفسی منحصر به فردی دارند.
مثال:
Basibranchiate organisms have unique respiratory adaptations.
معنی فارسی کلمه basibranchiate
:
باسیبرانچیاته، به ارگانیزمهایی اطلاق میشود که ویژگیهای خاصی در ساختار آبشش دارند.