معنی فارسی basichromatin
B1نوعی کروماتین که در تشکیل و نگهداری ماده ژنتیکی نقش دارد.
A type of chromatin important for the formation and maintenance of genetic material.
- NOUN
example
معنی(example):
مطالعه بسیکروماتین به درک ماده ژنتیکی کمک میکند.
مثال:
The study of basichromatin helps understand genetic material.
معنی(example):
بسیکروماتین در زیستشناسی سلولی اساسی است.
مثال:
Basichromatin is crucial in cellular biology.
معنی فارسی کلمه basichromatin
:
نوعی کروماتین که در تشکیل و نگهداری ماده ژنتیکی نقش دارد.