معنی فارسی basicities
B1اصول اولیه، مفاهیمی که پایه و اساس یک موضوع یا مهارت را تشکیل میدهند.
Fundamental principles or essentials of a subject.
- NOUN
example
معنی(example):
اصول اولیه آشپزی شامل دانستن مواد لازم است.
مثال:
The basicities of cooking include knowing the ingredients.
معنی(example):
درک اصول اولیه ریاضیات برای مباحث پیشرفته ضروری است.
مثال:
Understanding the basicities of mathematics is essential for advanced topics.
معنی فارسی کلمه basicities
:
اصول اولیه، مفاهیمی که پایه و اساس یک موضوع یا مهارت را تشکیل میدهند.