معنی فارسی basigenic

B1

باسیژنیک، توصیفی که به عواملی اطلاق می‌شود که منجر به ایجاد یا رشد می‌شوند.

Referring to factors or elements that contribute to growth or development.

example
معنی(example):

عوامل باسیژنیک در رشد برخی از گونه‌های گیاهی نقش دارند.

مثال:

Basigenic factors play a role in the growth of certain plant species.

معنی(example):

محققان بر روی تأثیرات باسیژنیک در توسعه تمرکز کردند.

مثال:

Researchers focused on basigenic influences on development.

معنی فارسی کلمه basigenic

: معنی basigenic به فارسی

باسیژنیک، توصیفی که به عواملی اطلاق می‌شود که منجر به ایجاد یا رشد می‌شوند.