معنی فارسی basilicalike

B1

باسیلکالیک به توصیف چیزی که شباهت به باسیلکا دارد، اشاره دارد.

Having characteristics or features similar to a basilica.

example
معنی(example):

طراحی به گونه‌ای باسیلکالیک بود که یک راهرو مرکزی داشت.

مثال:

The design was basilicalike, with a central aisle.

معنی(example):

آثار هنری او دارای عظمت باسیلکالیک بود.

مثال:

Her artwork had a basilicalike grandeur.

معنی فارسی کلمه basilicalike

: معنی basilicalike به فارسی

باسیلکالیک به توصیف چیزی که شباهت به باسیلکا دارد، اشاره دارد.