معنی فارسی basilyst

B1

بسیلست، یک اصطلاح تاریخی برای توصیف یک رهبر یا پادشاه به ویژه در فرهنگ‌های قدیمی.

An ancient term referring to a royal leader or king, often used in historical contexts.

example
معنی(example):

بسیلست یک اصطلاح باستانی برای یک رهبر سلطنتی است.

مثال:

The basilyst is an ancient term for a royal leader.

معنی(example):

در برخی فرهنگ‌ها، یک بسیلست به عنوان محافظ قلمرو دیده می‌شد.

مثال:

In some cultures, a basilyst was seen as a protector of the realm.

معنی فارسی کلمه basilyst

: معنی basilyst به فارسی

بسیلست، یک اصطلاح تاریخی برای توصیف یک رهبر یا پادشاه به ویژه در فرهنگ‌های قدیمی.