معنی فارسی basined

B1

بازینه‌شده به نواحی آبگیر یا مناطق مرطوب اشاره دارد که حیات‌وحش خاصی دارند.

Describing vegetation or areas that are situated in wetlands.

example
معنی(example):

فلور بازینه‌شده در اکوسیستم تالابی رونق می‌یافت.

مثال:

The basined flora thrived in the wetland ecosystem.

معنی(example):

این نواحی بازینه‌شده برای تنوع زیستی حیاتی هستند.

مثال:

These basined areas are crucial for biodiversity.

معنی فارسی کلمه basined

: معنی basined به فارسی

بازینه‌شده به نواحی آبگیر یا مناطق مرطوب اشاره دارد که حیات‌وحش خاصی دارند.