معنی فارسی bassing

B1

باسینگ، یک روش خاص در ماهیگیری که معمولاً به روش‌های خاصی اشاره می‌کند.

A specific method in fishing that typically refers to designated techniques.

example
معنی(example):

باسینگ تکنیکی است که در ماهیگیری استفاده می‌شود.

مثال:

Bassing is a technique used in fishing.

معنی(example):

آنها بعدازظهر را در دریاچه به باسینگ گذراندند.

مثال:

They spent the afternoon bassing at the lake.

معنی فارسی کلمه bassing

: معنی bassing به فارسی

باسینگ، یک روش خاص در ماهیگیری که معمولاً به روش‌های خاصی اشاره می‌کند.