معنی فارسی basts
B1بستینگ، فرآیندی برای بهبود کیفیت مواد و افزایش ماندگاری آنها، عمدتاً در صنعت پارچه و غذا.
A process to enhance the quality of materials, often used in textiles and food.
- VERB
example
معنی(example):
او پارچه را با بخار میکند تا مدت طولانیتری دوام بیاورد.
مثال:
He basts the fabric to ensure it lasts longer.
معنی(example):
آنها قبل از پختن، گوشت را با بخار میکنند.
مثال:
They basts the meat before cooking it.
معنی فارسی کلمه basts
:
بستینگ، فرآیندی برای بهبود کیفیت مواد و افزایش ماندگاری آنها، عمدتاً در صنعت پارچه و غذا.