معنی فارسی batboy

A2

پسرچوب، شخصی که در بازی‌های بیس‌بال مسئول آوردن چوب‌های بیس‌بال و گاهی اوقات توپ‌ها به بازیکنان است.

A young person who assists in the sport of baseball by retrieving and managing bats and other equipment.

example
معنی(example):

پسرچوب به بازیکنان در حین بازی کمک کرد.

مثال:

The batboy helped the players during the game.

معنی(example):

بازی کردن نقش پسرچوب می‌تواند یک تجربه هیجان‌انگیز برای یک طرفدار جوان باشد.

مثال:

Being a batboy can be an exciting experience for a young fan.

معنی فارسی کلمه batboy

: معنی batboy به فارسی

پسرچوب، شخصی که در بازی‌های بیس‌بال مسئول آوردن چوب‌های بیس‌بال و گاهی اوقات توپ‌ها به بازیکنان است.