معنی فارسی bathtime
A2زمانی که افراد برای شستن بدن خود در حمام میمانند.
The time spent washing oneself in the bath.
- noun
noun
معنی(noun):
The time of day when a person has, or is given, a bath.
example
معنی(example):
زمان حمام همیشه یک تجربه سرگرمکننده برای بچههاست.
مثال:
Bathtime is always a fun experience for the kids.
معنی(example):
ما در زمان حمام آهنگ میخوانیم.
مثال:
We sing songs during bathtime.
معنی فارسی کلمه bathtime
:
زمانی که افراد برای شستن بدن خود در حمام میمانند.